محل تبلیغات شما



در بحث تفاوت تگذاری با تگزاری لازم به دقت است که ما با دو فعل گذاردن و گزاردن مواجه می‌شویم. هر دوی این لغات دارای معنای لغوی و معنای اصطلاحی است. از طرفی هر دو فعل گذاشتن و گزاردن دارای معنای حقیقی و معنای مجازی است. لازم به توجه است که معنای این دو فعل با یکدیگر متفاوت است. گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، قرار دادن به طور عینی و مشهود» است، مثلا: کتاب را روی میز ‌می‌گذارد». اما گذاشتن مجازی به معنای قرار دادن، وضع کردن، تأسیس کردن» است. از جانب دیگر کلمه گزاردن را داریم و گزاردن در معنای حقیقی به معنای به جا آوردن و ادا کردن» است. مانند نمازگزار». حال به این امر توجه شود که مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا می‌کند (و نه کسی که قانون را اجرا می‌کند.) باید با حرف ذ» نوشته و از فعل گذاردن استفاده شود. همچنین است قانونگذاری به معنای وضع قوانین»، چنانکه می‌گویند: مجلس قانونگذاری». در صورتی که وضع ت مد نظر باشد و مترادف با policy making  باشد، منظور تگذاری است و با حرف ذ» نوشته می‌شود ولی ادای حق ت و عمل ی، کار تگزار است یعنی کسی که حق ت را ادا کند. نهایت این که تگذاری با تگزاری دو مفهوم متفاوت بوده و تگذاران و تگزاران هر یک از جایگاه خاص خود برخوردارند و وظایف‌شان مشخص و معلوم است. کلمه تگزاری با ز» نوشته می‌شود و معنی آن به جا آوردن عمل ی و ادای حق ت است و هرگاه مواجه با کلمه تگذاری شدیم به معنی ساخت ت‌ است. موضوع دیگری که در این میان اهمیت پیدا خواهد کرد کلان بودن و خردن بودن ت و سطح ت است که در سطوح عالی، سطوح میانی و سطوح اجرایی باشد. در هر یک از این سطوح هم تگزاری وجود دارد و هم تگذاری و فقط ماهیت فعل انجام شده است که باعث تفکیک بین گذاشتن و گزاردن می‌گردد.


برابر نظر کارشناسان و پژوهشگران حوزه آموزش، موفقیت در تحصیل دارای مهارت‌هایی است. اهم این مهارت‌ها عبارتند از:

1. شناسایی استعدادهای درونی افراد

2. شناسایی روش‌های بکارگیری استعدادهای درونی افراد

3. تعیین اهداف زندگی شخصی افراد

4. برنامه‌ریزی و تلاش در راستای دسترسی به اهداف

5. استفاده از لحظه‌ها و عدم غفلت از لحظه‌ها

6. تعطیلی را فرصت برای تغییر شکل برنامه دانستن

7. از گذر زمان غافل نشدن

8. نوشتن و یاداشت نکات سودمند

9. تخصیص زمان به کلیه امور زندگی برابر اهمیت، فوریت، ضرورت و اولویت آن امور

10. تقویت اراده به‌طور مستمر و روزافزون

11. مطالعه شرح حال کسانی که در دسترسی به اهداف موفق بوده‌اند

12. رهایی از قید و بند نابجا

13. رقابت سالم داشتن

14. با دوستان هم‌افزا در تماس بودن

15. استاد خودساخته داشتن

16. به اطرافیان توجه نکردن

17. تحت تأثیر دیگران قرار نگرفتن

. تنظیم صحیح خواب و خوراک متناسب با تلاش

19. تمرین و تکرار برای خوب فهمیدن

20. حرکت آهسته و پیوسته داشتن


طراحی و برنامه­ریزی دارای تفاوت‌هایی هستند. در طراحی زمان­بندی و برآورد هزینه­های مالی و انسانی وجود ندارد و تنها شمایی کلی از مسأله و روند کار مطرح می­شود اما در برنامه­ریزی علاوه بر تعیین روند کار، زمان­بندی و هزینه­ها نیز در نظر گرفته می­شوند. در واقع در برنامه­ریزی به چرایی و چگونگی امور به‌صورت عملیاتی و جزیی نگریسته می­شود. مهم­ترین تفاوت طراحی و برنامه‌ریزی این است که برنامه‌ریزی باید بر مبنای طرح باشد و برنامه قاعدتاً تنظیم می­شود تا زمان‌بندی اجرای فعالیت­ها و تهیه و تأمین منابع لازم برای اجرای یک طرح را نشان دهد. بنابراین برنامه‌ریزی بدون داشتن طرح، کاری منطقی و عقلانی نیست.


در ادبیات رایج (ت) به دو معنای کلی استعمال می­شود:

  • پالتیک(Politic) به معنای علم ت
  • پالسی(Policy) به معنای تدبیر، مهارت، راه حل مساله و مشکل برای رسیدن به هدف و
    در بحث ت­گذاری مفهوم پالسی مد نظر است.

وقتی ت به معنای پالسی و به صورت یک فرآیند به کار رود، به آن ت­گذاری اطلاق می‌گردد. بنابراین ت­گذاری فرآیندی است که به استفاده بهینه از کلیه منابع برای رسیدن به اهداف مورد نظر منجر می‌شود.


سرمایه اجتماعی به مفهوم روابط مبتنی بر اعتماد، دارای سه منبع است. این منابع عبارتند از: فرصت‌ها، انگیزش و توانایی

مدیران با اتکا صرف به دانش مدیریتی نمی‌توانند همیشه موفق باشند. بخش هنری مدیریت یعنی دارا بودن دیدگاه اقتضایی در کنار دانش مدیریتی، احتمال موفقیت مدیران را ارتقاء می‌بخشد. کاربرد دانش مدیریت در شرایط و مقتضیات مهم است. بنابراین درست است که در روابط مبتنی بر ارتباط منابع فرصت‌ها، انگیزش و توانایی به‌عنوان منابع سرمایه اجتماعی محسوب می‌گردند ولی این منابع زمانی می‌توانند بر انباشت ارزش سرمایه اجتماعی مؤثر باشند که با مقتضیات محیطی به‌طور مناسب آمیخته شوند.  


برابر مصاحبه انجام شده با تعدادی از صاحب‌نظران، زیبایی و زشتی محیط پیرامونی عینکی است که ما بر چشم خود می‌زنیم. افرادی وجود دارند که در اوج زیبایی قرار گرفته ولی محیط را زیبا نمی‌بینند. در این حالت محل حضور و استقرار فرد در بهشت ولی محیط جهنمی است. عکس این موضوع نیز صادق است. افرادی وجود دارند که در اوج نازیبایی محیط را زیبا می‌نگرند. در این حالت محل استقرار فرد در جهنم ولی محیط بهشتی است. بنابراین افراد هر چند که توانایی تغییر محیط را ندارند ولی می‌توانند با عینک خود به محیط نگاه کنند. البته نباید فراموش نمود که هر محیطی ثابت و پایدار نخواهد ماند و لحظه به لحظه در حال تغییر است. 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جمـــــلات کوتــــــاه رونـــــــاس آرا